هیئت الشهداء

Email: heiatolshohada@yahoo.com

هیئت الشهداء

Email: heiatolshohada@yahoo.com

سخنانی از امام حسن مجتبی (ع)

1. از آن‌ حضرت‌ سؤال‌ شد : زهد چیست‌ ؟ فرمود : رغبت‌ به‌ تقوى‌ و بى‌ رغبتى‌ به‌ دنیا .

(تحف‌ العقول‌ ، ص‌ 227)

ادامه مطلب ...

رحلت جانگداز نبی اکرم صلی الله علیه و آله

آخرین وداع با یاران

... در یکی از روزهای بیماری در حالی که سرش را با پارچه‌ای بسته بود و علی علیه السلام و فضل بن عباس زیر بغلش را گرفته بودند و پاهایش بر زمین کشیده می‌شد، وارد مسجد شد و روی منبر قرار گرفت و شروع به سخن فرمود و گفت: مردم وقت آن رسیده است که من از میان شما غائب گردم، اگر به کسی وعده داده‌ام، آماده‌ام انجام دهم و هر کس طلبی از من دارد، بگوید تا بپردازم. در این موقع مردی برخاست و عرض کرد: چندی قبل به من وعده دادید که اگر ازدواج کنم، مبلغی به من کمک کنید، پیامبر فورا به فضل دستور داد که مبلغ مورد نظر او را بپردازد و از منبر پایین آمد و به خانه رفت. سپس روز جمعه، سه روز پیش از وفات خود، بار دیگر به مسجد آمد و شروع به سخن نمود و در طی سخنان خود فرمود: هر کسی حقی بر گردن من دارد برخیزد و اظهار کند، زیرا قصاص در این جهان، آسان‌تر از قصاص در روز رستاخیز است.(1)

در این موقع سوادة بن قیس برخاست و گفت: موقع بازگشت از نبرد "طائف" در حالی که بر شتری سوار بودید، تازیانه خود را بلند کردید که بر مرکب خود بزنید، اتفاقا تازیانه بر شکم من اصابت کرد، من اکنون آماده گرفتن قصاصم.

درخواست پیامبر یک تعارف اخلاقی نبود؛ بلکه جداً مایل بود حتی یک چنین حقوقی را که هرگز مورد توجه مردم قرار نمی‌گیرد جبران نماید. گذشته از این، چون اصابت تازیانه بر شکم سواده عمدی نبود، از این نظر او حق قصاص نداشته است، بلکه با پرداخت دیه‌ای جبران می‌گردید. مع الوصف پیامبر، خواست، نظر وی را تامین کند.

پیامبر دستور داد، بروند همان تازیانه را از خانه بیاورند، سپس پیراهن خود را بالا زد تا سواده قصاص کند. یاران رسول خدا با دلی پر غم و دیدگانی اشکبار و گردن‌های کشیده و ناله‌هایی جانگداز، منتظرند که جریان به کجا خاتمه می‌پذیرد؛ آیا سواده واقعا از در قصاص وارد می‌شود؟ ناگهان دیدند سواده بی اختیار، شکم و سینه پیامبر را می‌بوسد؛ در این لحظه پیامبر او را دعا کرده، گفت: خدایا! از سواده بگذر، همانطور که او از پیامبر اسلام در گذشت.(2)

فروغ ابدیت جلد2، صفحات 864- 865 (با اندکی تغییر)

حدیث

حضرت امام جعفر صادق‏ «سلام الله علیه» 

فعلی مثل الحسین فلیبک الباکون، فإنّ البکاء علیه یمحو الذنوب أیّها المؤمنون 

***** 


پس گریه کنندگان، بر مثل حسین باید گریه کنند، زیرا ای مؤمنان گریه بر او گناهان را از بین می‏برد.

حضرت آیت الله مجتهدی

حضرت آیت الله مجتهدی فرمودند: در یکی از شبهای احیا مادری پیغام فرستاد، که فرزندم بچه چند ماهه ای است، که در چشمش خوکار رفته، و پرده چشمش پاره شده است و قرار است که فردا صبح او را عمل کنند.
مادر به دکترها گفته بود اجازه بدهید قبل از عمل، امشب بچه را  به منزل ببرم و فردا او را برمی گردانم دکترها بر اثر اصرار مادر قبول کردند، و شب مادرش او را به حوزه علمیه ما آورده، و به ما گفتند دعا کنید، آن شب هم، شب احیا بود، ما هم دعا کردیم و مردم آمین گفتند، فردا که بچه را به بیمارستان بردند دکترها بعد ازمعاینه مجدد، تعجب کردند و به مادر بچه گفته بودند که او به طور معجزه آسایی، پرده چشمش خوب شده است، حتی در این حوزه علمیه مریض سرطانی هم آورده اند و از اهل بیت(ع) شفا گرفته اند. خداوند متعال می فرماید (ادعونی اَستجِب لَکُم) دعا کنید تا من مستجاب کنم، حالا اگر دعای بعضی، مستجاب نمی شود عللی دارد که یکی از آنها اینست که خداوند آن بنده را دوست دارد، و می خواهد صدای گریه و زاریش را بشنود. 

 

جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای قرائتی حفظه الله می گفتند: زمانی یک بلیط اتوبوس داشتم و کنار خیابان منتظر اتوبوس ایستاده بودم بعد از مدتی اتوبوس آمد و همه سوار شدیم، دیدم دو نفر می گویند این مرد چقدر شبیه قرائتی است، دیگری گفت: نه بابا قرائتی محافظ دارد، ماشین دارد، شیر نفت در جیبش است، من به آنها گفتم قرائتی هستم گفتند نه بابا، قرائتی را می شناسیم یکی از دندانهایش کوتاه است، لذا من هم دهانم را باز کردم، و آنها که دندانم را دیدند گویا شناختند. چرا خودت را در غیبت و گناه می اندازی و پشت سر مردم و مسئولین حرف می زنی، آن هم اکثر اطلاعات تو  از شنیدنیهای مردم است لذا چیزی را که ندیده ای نگو. 

 

حضرت استاد فرمودند: شخصی جریانی را برایم نقل کرد که یک نفر بود نمازها و روزه های قضا، خمس، حقُّ الناس، و هم کارهایش را در زمان حیات خودش درست کرد و حتی ثلث مالش را هم خرج کرد، و جالب اینکه برای خودش هم ختم گرفت و گفت اگر از دنیا رفتم لااقل خیالم راحت است که اگر زن و بچه هایم بعد از مرگم کاری برایم نکردند، متضرر نشده باشم، بله شما هم باید این طور خودت را آماده کنی و مرگ را جلوی چشمان خود قرار دهی و تا زنده هستی خودت اموالت را خرج کن و خودت به فکر خودت باش ویک کاری برای آخرتت انجام بده، که مبادا دست خالی از دنیا بروی، و بدان آن دنیا پشیمانی به حال تو نفعی ندارد. فکر کن که جوانی و حالا حالاها نخواهی مرد.

تاثیر کلام

حضرت آیت الله مجتهدی می فرمایند: به دو علت موعظه و پند و اندرز، درمردم تأثیر نمی کند، یکی اینکه طرف مقابل زمینه پذیرش سخنان خوب را ندارد مثال یزیدها و معاویه ها، اگر چه بزرگوارانی مثل امام حسین و یا امیرمؤمنان(ع) موعظه کنند اثر نمی کند، و دوم اینکه گویندۀ موعظه، خود اهل عمل نیست هنوز نتوانسته است خود را بسازد و گناهان را ترک کند و تقوای الهی را رعایت نماید لذا طرف مقابل وقتی که از او احکام حلال و حرام را می شنود، و عملاً می بینید که خود خطیب مبتلا به افعال حرام است مثل غیبت کردن و دیگر رذائل اخلاقی، کلام خطیب در او تاثیری نخواهد داشت.

علمای شیعه

آقاى بروجردى ( قدّس سره ) به کسبه و تجّار مى فرمود: در مورد تجارت استخاره نکنید؛ زیرا اگر زیان دیدید، خیال مى کنید، استخاره شما را ورشکست کرده است! این گونه افراد نمى دانند که اگر استخاره نمى کردند و اقدام مى کردند، چه مى شد و به چه هلاکت (مالى یا جانى) بدتر از آن چه پیش آمده، مبتلا مى شدند.

آیت‌الله «محمد شاه‌آبادی» دار فانی را وداع گفت

آیت‌الله محمد شاه‌آبادی فرزند ارشد مرحوم آیت‌الله العظمی شاه‌آبادی، صبح امروز در یکی از بیمارستان‌های تهران به دیار باقی شتافت.
 
به گزارش راسخون، آیت‌الله محمد شاه‌آبادی، فرزند ارشد آیت‌الله العظمی شیخ محمدعلی شاه آبادی (استاد عرفان امام خمینی) صبح امروز دار فانی را وداع گفت.
وی از اساتید درس خارج حوزه علمیه قم‌ بود که از ابتدای دی‌ماه جاری به علت عارضه قلبی و ریوی، در بخش مراقبت های ویژه (ICU) بیمارستان مسیح مهاجری تهران بستری شده بود.
اطلاعات تکمیلی درباره مراسم تشییع و تدفین این عالم ربانی متعاقبا اعلام می‌شود.
خبرگزاری فارس درگذشت این عالم ربانی را به خانواده وی و حوزه‌های علمیه تسلیت می‌گوید.

نگاهی به زندگنامه آیت‌الله محمد شاه‌آبادی از زبان خودش

در سال 1305 هجری شمسی در تهران، در خانواده علم و فضیلت در ظل عنایت مرحوم آیت الله العظمی الحاج شیخ محمدعلی شاه آبادی متولد شدم. پس از مدت کوتاهی مرحوم والد به شهر خون و قیام قم مهاجرت نمودند و قریب به هفت سال در آنجا مشغول تعلیم و تربیت خواص و تدریس علوم معقول و منقول و پرورش شاگردانی چون آیة الله العظمی الحاج آقا روح الله خمینی مدظله و سایر آیات چون حضرت آیت الله العظمی آقای الحاج سید کاظم شریعت مداری مدظله العالی و غیره شدند و سپس به جهاتی مجدداً به تهران مراجعت نمودند. در این هنگام تقریبا سنه 1314 هجری شمسی بود که وارد دبستان شدم و تا سال 1320 هجری شمسی مشغول تعلم در دبیرستان تدین کلاس هشتم بودم.

شهریور همان سال بود که طاغوت کبیر (رضا شاه) از سلطنت خلع گردید و طاغوت صغیر (محمدرضا شاه) به جای آن نشست، وارد حوزه مقدسه علم دین شدم و دروس ابتدائی و صرف و نحو و منطق و شرح لمعه و معالم و قوانین را خدمت اساتیدی چون آیة الله الحاج سید حسین احمدی علون آبادی قدّس سره، داماد مرحوم والد و آیة الله الحاج شیخ محمدعلی لواسانی قدّس روحه و دروس سطح عالی از رسائل و مکاسب و کفایة را خدمت اساتیدی چون آیة الله الحاج سید عباس زواره قدّس سره و آیة الله الحاج شیخ محمدتقی آملی و دروس معقول و عرفان را خدمت والد ماجد مرحوم آیة الله العظمی الحاج شیخ محمدعلی شاه آبادی قدّس سره و آیة الله العظمی الحاج شیخ مهدی مازندرانی قدّس روحه، تعلم نمودم و سپس چون والد ماجد برحمت واسعه الهی نائل گشت و در لقاء الله قرار گرفت به شهر خون و قیام قم مهاجرت نمودم. دروس خارج فقه و اصول را خدمت آیة الله العظمی الحاج آقا حسین بروجردی قدّس سره (12 سال) و آیة الله العظمی الحاج شیخ محمدعلی اراکی مدظله (12سال) و آیة الله العظمی آقای سید محمدرضا گلپایگانی مدظله (1 سال) و آیة الله العظمی آقای شریعتمداری مدظله (3 سال) و آیة الله العظمی محقق داماد قدّس سره (1 سال) و آیة الله العظمی آقای الحاج آقا روح الله خمینی مدظله (2 سال) تفقه نمودم و در اثناء تعلم به تعلیم و تدریس معقول و منقول مشغول شدم.


خداوند توفیق عنایت فرمود کتاب رشحات البحار تالیف مرحوم والد ماجد آیت الله العظمی شاه آبادی را با ترجمه شرح و پاورقی فارسی در ابتدای پیروزی انقلاب به زیور طبع درآوردم. امید است آثار و ثواب ملکوتی و جبروتی آن جهت مؤلف و شارح ثابت و محفوظ در پیشگاه حضرت ربوبیت باشد.


قبل از سال 1340 مشغول تدریس خارج فقه و اصول و فلسفه و عرفان و اخلاق شدم و فعلاً در حدود 35 سال است که اشتغال مداوم در امور فوق الذکر را دارم و با توفیق و عنایات خاصه حضرت احدیت و در ظل توجهات حضرت بقیه الله الاعظم (عج) کتاب توحید و نبوّت و امامت و معاد و رجعت و سماع را با دو زبان عربی و فارسی نگاشتم و همچنین کتاب اخلاق منزل یقظه و توبة و انابة و محاسبة و تفکر و تذکر و اعتصام را با دو زبان عربی و فارسی به قلم تحریر در آوردم که مجموعا 26 کتاب آماده برای چاپ می باشد.

ولی سعی در این است که از ثلث اموال مسلمین که برای امور خیریه است به زیور چاپ مطبوع گردد و از وجوه امام (ع) و سهم سادات و زکوة نباشد و تعلیقه ای بر عروة الوثقی و وسیله و رسالة توضیح المسائل مرحوم آیت‌الله العظمی آقای بروجردی نگاشتم تا به وظائف شرعی خود عمل نمایم.

علاوه بر این‌ها تعلیقه‌ای بر اسفار مرحوم صدرالمتألهین قدّس سره و تعلیقه‌ای بر کتاب مصباح الانس مفتاح الغیب به قلم تحریر در آوردم و نیز تعلیقه ای بر کتاب شفاء ابوعلی سینا قدّس سره نگاشتم و نیز تعلیقه ای بر کتاب مکاسب مرحوم آیة الله العظمی الشیخ مرتضی انصاری قدّس سره و نیز تعلیقه ای بر کتاب کفآیة مرحوم آیة الله العظمی آخوند خراسانی قدّس سره و تعلیقه ای بر کتاب مرحوم العلامة آیة الله الاصفهانی قدّس سره، فقهاً و اصولاً نگاشتم و رساله ای در موضوع قمار و رساله ای در شرائط متعاقدین به قلم تحریر در آوردم.

مسأله زن و خانواده از مسائل درجه یک کشور است/ الگوی مترقی اسلام

صدها تن از اندیشمندان، نخبگان، اساتید حوزه و دانشگاه، پژوهشگران و مؤلفان آثار علمی، همراه با حضرت آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی، امشب (چهارشنبه) در سومین نشست اندیشه های راهبردی جمهوری اسلامی، به تعامل فکری و بررسی ابعاد مختلف موضوع زن و خانواده پرداختند.
هدف از نشست های اندیشه های راهبردی که دو جلسه قبلی آن با موضوع «الگوی اسلامی – ایرانی پیشرفت» و «عدالت» برگزار شده است، ایجاد فضایی علمی و تخصصی برای تضارب آرا و اندیشه ها در جهت ایجاد گفتمان علمی و کاربردی و تصمیم سازی درباره موضوعات راهبردی و مورد نیاز کشور است.
ادامه مطلب ...

حاج بخشی

ارتباط حاج بخشی با ولایت مراد و مریدی بود
دختر مرحوم حاج ذبیح‌الله بخشی با ذکر خاطراتی از این پیر انقلاب تاکید کرد: پدرم در نمازهای خود برای مظلومیت و تنهایی رهبری گریه می‌کرد و رابطه‌اش با ولایت رابطه‌ای بر مبنای مراد و مریدی بود.

عصومه بخشی در پاسخ به سئوالی مبنی بر اینکه مهمترین ویژگی ابوالشهید حاجی بخشی چه بود؟ گفت: ایشان ویژگی‌های بسیاری داشتند که مهمترین آنها عبارت است از  ولایت‌مداری، ایستادگی در راه تحقق آرمان‌های اسلام و انقلاب، کوتاه نیامدن در برابر ظلم، دفاع از مظلوم و فروتنی در برابر بزرگان.

وی تاکید کرد: حاجی بخشی یک عمر در راه تحقق این آرمان‌ها مبارزه کرد و وقتی سخن از یاران و همرزمان شهیدش به میان می‌آمد، تنها فکر داشت و آنهم این بود «چرا خدا من را نطلبید؟ آیا ارزشش را نداشتم؟»

مهربان با جوانان، سخت‌گیر در برابر ضد انقلاب

 دختر مرحوم بخشی خاطرنشان کرد: یکی از ویژگی‌های حاجی بخشی برخورد خوب و همراه با مهربانی با نسل جوان بود و همواره تاکید داشت که باید جوانان را با زبان جوانی جذب انقلاب کرد.

وی تصریح کرد: این در حالی است که وقتی حاجی بخشی با ضد انقلابی برخورد می‌کرد، اگر می‌دید اصلاح نمی‌شود با قدرت و قاطعیت در برابرش می‌ایستاد و بسیار سخت‌گیر بود.

معصومه بخشی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه رابطه این پیر انقلاب با رهبری معظم انقلاب و امام خمینی (ره) چگونه بود؟ گفت: خاطرات بسیار زیادی ایشان از دیدارهای خود با امام (ره) و رهبری فرزانه انقلاب تعریف کرده و یا از دیگران نقل شده است. به طور کلی شهادت می‌دهم که رابطه پدرم با ولایت، رابطه مرید و مرادی بود و تاکید داشت که هیچگاه نباید از مسیر ولایت خارج شد.

دختر حاجی‌بخشی افزود: بارها به ویژه در نیمه‌های شب که حاجی به نماز می‌ایستاد شاهد بودیم که برای تنهایی و مظلومیت رهبری گریه می‌کرد و به ما می‌گفت:«خدا از شما نمی‌گذرد اگر انقلاب و ولی امر خود را تنها بگذارید».

وی اضافه کرد: به همین دلیل در دورانی که فتنه‌گران تهران را به آشوب کشانده بودند، ایشان با وجود مریضی سختی که گرفتارش بود با موتور از کرج به تهران رفت و پیش از رفتن به همه ما گفت «اگر می‌خواهید پس مرگ در برابر شهدا و امام شهیدان روسفید باشید، در خانه نمانید و سکوت نکنید».

دستگیر مستمندان و افراد ضعیف بود

 وی در پاسخ به سوال دیگر مبنی بر اینکه رسانه‌های ضد انقلاب همواره به دنبال تخریب حامیان اصیل ولایت هستند و در مورد حاجی بخشی نیز ادعاهای دروغ بسیاری مطرح می‌کنند، ایشان چه واکنشی برای این دروغ‌پردازی‌ها از خود نشان می‌داد؟ گفت: پدرم هرگز به این مطالب توجه نمی‌کرد.

دختر حاجی بخشی افزود: حاجی می‌گفت ما یک معیار داریم و آنهم حضرت آقا (رهبری عظیم‌الشان انقلاب اسلامی) هستند و اگر معظم‌له از ما ناراحت شدند باید فکری به حال این دنیا و آن دنیای خود کنیم. از سوی دیگر رسانه‌های ضد انقلاب تلاش دارند تا حامیان اسلام و انقلاب را افراد خشنی معرفی کنند، این در حالی است که حاجی بخشی همواره مهربان و دستگیر مستمندان و ضعفا بود.
 
معصومه بخشی خاطرنشان کرد: همچنین پدرم خیلی نگران و دلسوز وضعیت جانبازان و خانواده معظم شهدا بود، می‌گفت اینها جان و مال خود را برای راحتی امروز ما فدا کردند و اگر به آنها بی توجه باشیم آن دنیا باید جواب امام (ره) بدهیم.(فارس)