هیئت الشهداء

Email: heiatolshohada@yahoo.com

هیئت الشهداء

Email: heiatolshohada@yahoo.com

دروغگویی

<> <> <> <>

مفهوم دروغگویی

پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله : :

کَفى بِالمَرءِ کَذِبا أَن یُحَدِّثَ بِکُلِّ ما سَمِعَهُ .

براى دروغگویى آدمى، همین بس که هرچه را شنید، بازگو کند.

امالی طوسی: ص 537 / حکمت نامه پیامبر اعظم ص: ج 14، ص 328

حدیث

حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام)می فرمایند:

 

انتظروا الفرج و لا تیاسوا من روح الله فان احب الاعمال الی الله عزوجل انتظار الفرج .

در انتظار فرج باشید و از رحمت و کارگشایی خدا ناامید نشوید ،زیرا بهترین اعمال در نزد خدای بزرگ انتظار فرج است. 

بحار الانوار ،ج۵۲،ص ۱۲۳/خصال

حدیث

حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام)می فرمایند :

لو قد قام قائمنا لا نزلت السما قطرها و لاخرجت الارض نباتها و لذهبت الشحنا من قلوب العباد و اصطلحت السباع و البهائم حتی تمشی المراه بین العراق الی الشام لا تضع قدمیها الا علی النبات و علی راسها زبیلها (زینتها )لا یهیجها  سبع و لا تخافه .

اگر قائم ما قیام کند آسمان باران خود را فرو می ریزد ،و زمین نباتات خود را بیرون می دهد ،وکینه ها از دل بندگان خدابرطرف می شود ،ودرندگان و چهار پایان با هم ساخته ،از یکدیگر رم نمی کنند ،تا جایی که زنی که می خواهد راه عراق تا شام را بپیماید همه جا قدم بر روی سبزه و گیاهان می گذارد و زینتهای خود را بر سر دارد (وکسی طمع به آن نمی کند )،نه درنده ای به او حمله ور می شود ،ونه اواز درندگان وحشت دارد .

بحار الانوار ،ج۵۲،ص ۳۱۶/خصال

حدیث

امام علی (ع) می فرماید: 

 

           برترین جهادها پیکار کردن انسان با نفس خود است. 

 

 

غرر الحکم و درر الکلم   جلد۲   ص ۵۰۶

حدیث

رسول اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله : 

اَلحَیاءُ زینَةُ السلامِ؛حیا زینت اسلام است.

مستدرک الوسایل، ج1، ص488، ح1244

حدیث

حضرت امام جعفر صادق‏ «سلام الله علیه» 

فعلی مثل الحسین فلیبک الباکون، فإنّ البکاء علیه یمحو الذنوب أیّها المؤمنون 

***** 


پس گریه کنندگان، بر مثل حسین باید گریه کنند، زیرا ای مؤمنان گریه بر او گناهان را از بین می‏برد.

حدیث

حجّت ظاهرى و باطنى
«إِنَّ لِلّهِ عَلَى النّاسِ حُجَّتَیْنِ، حُجَّةً ظاهِرَةً وَ حُجَّةً باطِنَةً، فَأمّا الظّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الاَْنْبِیاءُ وَ الاَْئِمَّةُ وَ أَمَّا الْباطِنَةُ فَالْعُقُولُ.»:
همانا براى خداوند بر مردم دو حجّت است، حجّت آشکار و حجّت پنهان، امّا حجّت آشکار عبارت است از: رسولان و پیامبران و امامان; و حجّت پنهانى عبارت است از عقول مردمان. 


 

«إِنَّ الْعُقَلاءَ زَهَدُوا فِى الدُّنْیا وَ رَغِبُوا فِی الاْخِرَةِ لاَِنَّهُمْ عَلِمُوا أَنَّ الدُّنْیا طالِبَةٌ وَ مَطْلُوبَةٌ وَ الاْخِرَةُ طالِبَةٌ وَ مَطْلُوبَةٌ مَنْ طَلَبَ الاْخِرَةَ طَلَبَتْهُ الدُّنْیا حَتّى یَسْتَوْفى مِنْها رِزْقَهُ، وَ مَنْ طَلَبَ الدُّنْیا طَلَبَتْهُ الاْخِرَةُ فَیَأْتیهِ الْمَوْتُ فَیُفْسِدُ عَلَیْهِ دُنْیاهُ وَ آخِرَتَهُ.»:
به راستى که عاقلان، به دنیا بىرغبتند و به آخرت مشتاق; زیرا می دانند که دنیا خواهانست و خواسته شده و آخرت هم خواهانست و خواسته شده، هر که آخرت خواهد دنیا او را بخواهد تا روزىِ خود را از آن دریافت کند، و هر که دنیا را خواهد آخرتش به دنبال است تا مرگش رسد و دنیا و آخرتش را بر او تباه کند.

حدیث

امام حسین (ع):



از ستم به کسی که در برابر تو یاوری جز خدا ندارد بپرهیز.

احادیثی پیرامون امام عصر (عج)



                1 ـ رسول اللّه (صلى الله علیه وآله وسلم) :

                «لاتقوم الساعة حتى یقوم القائم الحق منّا و ذلک حین یأذن اللّه عزّوجلّ له و من تبعه نجا و من تخلّف عنه هلک. اللّه اللّه عباد اللّه فأتوه و لو على الثلج فانّه خلیفة اللّه عزّوجلّ و خلیفتى.»( [1] )

                «روز قیامت فرا نمى رسد مگر آنکه از بین ما «قائم حقیقى» قیام نماید. و آن قیام، زمانى خواهد بود که خداى عزّوجلّ او را اجازه فرماید. هرکس پیرو او باشد نجات مى یابد و هرکه از فرمانش تخلّف ورزد، هلاک مى شود. اى بندگان خدا ! خدا را، خدا را; بر شما باد که به نزدش آیید اگرچه بر روى یخ و برف راه روید. زیرا او خلیفه خداى عزّوجلّ و جانشین من است.»

 

 

                2 ـ امیرالمؤمنین على (علیه السلام) :

                قال للحسین(علیه السلام) : «التاسع من ولدک یا حسین! هو القائم بالحق، المظهر للدین، الباسط للعدل»، قال الحسین (علیه السلام)فقلت: یا امیرالمؤمنین و إنّ ذلک لکائن؟ فقال (علیه السلام): «اى و الذى بعث محمداً بالنبوة و اصطفاه على جمیع البریّه و لکن بعد غیبة و حیرة لاتثبت فیها على دینه اِلاّ المخلصون المباشرون لروح الیقین الذین أخذ اللّه میثاقهم بولایتنا و کتب فى قلوبهم الایمان و ایّدهم بروح منه».( [2] )

                «به حسین (علیه السلام) فرمود: نهمین فرزند تو اى حسین! قیام کننده به حق و آشکار سازنده دین و گستراننده عدالت است.

                امام حسین (علیه السلام) گوید: پرسیدم: یا امیرالمؤمنین! آیا حتماً چنین خواهد شد؟

                فرمود: آرى! قسم به کسى که حضرت محمد (صلى الله علیه وآله وسلم)را به پیامبرى بر انگیخت و او را بر تمام خلایق برگزید، چنین خواهد شد، امّا بعد از غیبت و حیرتى که در آن کسى ثابت قدم بر دین نمى ماند مگر مخلصین و دارندگان روح یقین آنان که خداوند نسبت به ولایت ما از آنان پیمان گرفته و ایمان را بر صفحه دل شان نگاشته و با روحى از جانب خود تأیید فرموده است.»

 

                3 ـ حضرت زهرا (علیها السلام):

                «قال لى رسول اللّه (صلى الله علیه وآله وسلم) أبشرى یا فاطمة، المهدىّ منک».( [3] )

                «رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) به من فرمودند: اى فاطمه! ترا بشارت باد به اینکه حضرت «مهدى (علیه السلام) » از نسل توست.»

 

                4 ـ امام حسن مجتبى (علیه السلام) فرمود:

                «ما منّا احدٌ اِلاّ ویقع فى عنقه بیعة لطاغیة زمانه اِلاّ القائم الّذى یصلّى روح اللّه عیسى بن مریم خلفه فان اللّه عزّوجلّ یخفى ولادته و یُغیّب شخصه لئلاّ یکون لأحد فى عنقه بیعة».( [4] )

                «هیچ یک از ما اهلبیت نیست مگر آنکه بیعتى از طاغوت زمانش را اجباراً بر عهده دارد. مگر حضرت «قائم» که عیسى بن مریم، روح اللّه پشت سر او نماز مى گذارد.

                خداوند ولادت او را مخفى مى دارد و شخص او را از دیدگان، غایب مى گرداند، تا بیعت هیچ کس را بر گردن نداشته باشد.»

 

                5 ـ امام حسین (علیه السلام):

                «منّا اثنا عشر مهدیّاً اوّلهم امیرالمؤمنین على بن ابیطالب(علیه السلام)و آخرهم التاسع من ولدى و هو الامام القائم بالحق. یحیى اللّه به الأرض بعد موتها و یظهر به دین الحق على الدین کلّه و لو کره المشرکون».( [5] )

                «دوازده هدایت شده هدایتگر از بین ما هستند، اولین آنان امیرالمؤمنین على بن ابیطالب (علیه السلام) و آخرین آنان، نهمین فرزند من است که پیشواى قیام کننده به حق خواهد بود، خداوند به وسیله او زمین را پس از موات شدنش زنده مى کند و به دست او دین حق را بر تمامى ادیان پیروز مى سازد، اگرچه مشرکان را ناخوشایند باشد.»

 

                6 ـ امام زین العابدین (علیه السلام):

                «إن للقائم منّا غیبتین، احداهما أطول من الأخرى... فیطول أمرها حتى یرجع عن هذا الامر اکثر من یقول به، فلایثبت علیه اِلاّ من قوى یقینه و صحّت معرفته و لم یجد فى نفسه حرجاً ممّا قضینا و سلّم لنا اهل البیت.»( [6] )

                «براى قائم ما دو غیبت هست. یکى از آن دو طولانى تر از دیگرى است... و آن قدر طول خواهد کشید که اکثر معتقدین به ولایت، از او دست خواهند کشید. در آن زمان کسى بر امامت و ولایت او ثابت قدم و استوار نمى ماند مگر آن که ایمانش قوى، و شناختش درست باشد و در نفس خویش نسبت به حکم و قضاوت ما هیچ گرفتگى و کراهتى احساس نکند و تسلیم ما اهلبیت باشد.»

 

                7 ـ امام باقر (علیه السلام) :

                راوى گوید از امام (علیه السلام) در باره آیه شریفه «فلا أقسم بالخنّس الجوار الکنّس تکویر: 15 و 16» سئوال کردم. فرمود: «هذا مولود فى آخر الزمان. هو المهدى من هذه العترة. تکون له حیرة و غیبة، یضلّ فیها اقوام و یهتدى فیها أقوام. فیاطوبى لک إن أدرکته و یا طوبى لمن أدرکه.»( [7] )

                «مراد این آیه، مولودى در آخر الزمان است که همان مهدى از این خاندان است. او را حیرت و غیبتى هست که در آن گروههایى گمراه شوند و گروههایى دیگر هدایت پذیرند. خوشا به حال تو اگر او را درک کنى و خوشا به حال هرکسى که او را درک کند.»

 

                8 ـ امام صادق (علیه السلام) :

                «إنّ لصاحب هذا الامر غیبة، فلیتّق اللّه عبد و لیتمسّک بدینه».( [8] )

                «همانا براى صاحب این امر غیبتى هست، پس بنده خدا در آن دوران باید تقواى الهى پیشه کند و به دینش چنگ زند.»

 

                9 ـ امام کاظم (علیه السلام) :

                «صاحب هذا الامر، هو الطرید الوحید الغریب الغائب عن أهله الموتور بأبیه».( [9] )

                «صاحب این امر ـ حضرت مهدى (علیه السلام) ـ رانده شده، تنها، غریب، غائب و دور از اهل و خونخواه پدر خویش مى باشد.»

 

                10 ـ امام رضا (علیه السلام) :

                «... و بعد الحسن ابنه الحجّة القائم المنتظر فى غیبته، المطاع فى ظهوره، لو لم یبق من الدنیا اِلاّ یوم واحد لطوّل اللّه ذلک الیوم حتى یخرج فیملأها عدلا کما ملئت جوراً».( [10] )

                «و بعد از امام حسن عسکرى(علیه السلام) فرزندش حضرت حجّت قائم، امام خواهد بود آن کس که در دوران غیبتش مورد انتظار، و در زمان ظهورش مورد اطاعت مؤمنان است. اگر از عمر دنیا جز یک روز باقى نمانده باشد خدا همان روز را چنان طولانى کند که قیام فرماید و زمین را از عدالت پر کند چنانکه از ستم پر شده باشد.»

 

                11 ـ امام جواد (علیه السلام) :

                در باره اینکه چرا حضرت مهدى (علیه السلام)«منتظَر» نامیده مى شود فرمود:

                «إن له غیبة یکثر ایامها و یطول امدها فینتظر خروجه المخلصون و ینکره المرتابون و یستهزئ به الجاحدون و یکذَّب فیها الوقاتون و یهلک فیها المستعجلون و ینجو فیها المسلّمون».( [11] )

                «او را غیبتى هست که زمانش زیاد است و پایانش به طول مى انجامد. پس مخلصین چشم انتظار قیام او مى مانند و شک کنندگان به انکار او بر مى خیزند و منکرین به استهزاى او مى پردازند و تعیین کنندگان وقت ظهور مورد تکذیب قرار مى گیرند و عجله کنندگان در آن هلاک مى شوند و تسلیم شدگان نجات مى یابند.»

 

                12 ـ امام على النقى (علیه السلام) :

                «اذا غاب صاحبکم عن دار الظالمین، فتوقّعوا الفرج».( [12] )

                «زمانى که صاحب و امام شما از دیار ستمگران غایب گشت، چشم انتظار فرج باشید.»

 

                13 ـ امام حسن عسکرى (علیه السلام) :

               «المنکر لولدى کمن اقرّ بجمیع أنبیاء اللّه و رسله ثم انکر نبوّة محمد رسول اللّه (صلى الله علیه وآله وسلم) و المنکر لرسول اللّه (صلى الله علیه وآله وسلم) کمن انکر جمیع الانبیاء لأن طاعة آخرنا کطاعة اوّلنا و المنکر لآخرنا کالمنکر لأوّلنا».( [13] )

                «کسى که فرزندم ـ مهدى (علیه السلام) ـ را انکار کند مانند کسى است که تمام پیامبران و رسولان الهى را قبول داشته باشد، اما نبوت حضرت محمد رسول اللّه(صلى الله علیه وآله وسلم)را انکار کند. و انکار کننده رسول اللّه مانند کسى است که همه انبیاء را انکار نماید. چون اطاعت آخرین امام ما به منزله اطاعت اولین امام است و منکر آخرین امام ما به منزله منکر اولین امام است.»



                [1] ـ بحارالانوار ج 51 ص 65.

                [2] ـ مدرک پیشین ص 51.

                [3] ـ منتخب الاثر صفحه 192.

                [4] ـ کمال الدین و تمام النعمة جلد 1 باب 29 صفحه 316.

                [5] ـ مدرک پیشین ص 317.

                [6] ـ مدرک پیشین ص 323 و 324.

                [7] ـ مدرک پیشین ص 330.

                [8] ـ مدرک پیشین 343.

                [9] ـ مدرک پیشین 361.

                [10] ـ مدرک پیشین صفحه 372 ـ عیون اخبار الرضا.

                [11] ـ بحارالانوار ج 51 ص 158 ـ کمال الدین صفحه 378.

                [12] ـ کمال الدین جلد 2 باب 37 ـ صفحه 380.

                [13] ـ مدرک پیشین باب 38، صفحه 409