دلم به عشق وصل تو خمار شد نیامدی
و آسمان شهر ما غبار شد نیامدی
غروب خستة دلم چه شد طلوع روشنت
و ماه هم در آسمان چه تار شد نیامدی
امیر بیقرینهام کجاست روز وصل تو
و دل بدون عشق، تار و مار شد نیامدی
کلام ناب مرتضی چه دیر شد ظهور تو
و روز هجر، بیشعار شد نیامدی
سلام صبح فاطمه به آن دو چشم مست تو
و دوریات بلند مثل روزگار شد نیامدی
منبع:مرکز مجازی مهدویت