هیئت الشهداء

Email: heiatolshohada@yahoo.com

هیئت الشهداء

Email: heiatolshohada@yahoo.com

توجه امام خمینی (ره) به زیارت عاشورا

توجه امام به زیارت عاشورا

آقاى سیدعلى‏اکبر محتشمى مى‏گوید:
از جمله حوادثى که در فرانسه اتفاق افتاد در رابطه با آن حالت‏خلوص و علاقه و محبتى که امام به ائمه اطهار داشتند. ما روزها که مى‏شد کلیه گزارشهاى شب گذشته را که به وسیله تلفن از ایران‏رسیده بود، مى‏نوشتیم و احیانا آنهایى که لازم بود عین صدا را امام بشنوند، جمع‏آورى مى‏کردیم و خدمت امام مى‏رسیدیم و این‏گزارشها را خدمتشان تقدیم مى‏کردیم و اگر توضیح هم لازم بود،توضیح مى‏دادیم.
اول محرم بود آن روز طبق معمول وقتى گزارشها را بردیم خدمت‏امام، دیدیم امام در اتاق قدم مى‏زنند و با تسبیح ذکرى مى‏گویند، مشخص شد که امام زیارت عاشورا را طبق معمول که در سالهاى‏گذشته هر سال در ایام عاشورا صبح مشرف مى‏شدند حرم و زیارت‏عاشورا را در حرم حضرت امیرالمؤمنین(ع) مى‏خواندند، در پاریس‏هم همان برنامه را ادامه داده بودند و زیارت عاشورا رامى‏خواندند. امام تذکر فرمودند:« از این به بعد در این ساعت‏گزارشها را نیاورید چون در این ساعت من مشغول هستم» این‏برنامه در ایام عاشورا ادامه داشت.
 

منبع: مجله در سوگ عاشورا

محرم

فرا رسیدن ماه محرم و ایام شهادت امام حسین (ع) و یارانش را تسلیت عرض می نمائیم. 

برنامه هیئت الشهداء در این ایام همه شب از ساعت ۲۰ برقرار می باشد.

چهل حکمت رضوى

ـ مِن اَخلاقِ الاَنبیاء التَّنّظُّف

نظافت موجب پاکى جسم استنظافت مایـه آرام جـان است
امـام هشتمین فرمود بـا خلقنظـافت شیـوه پیغمبران است

2 ـ صاحِبُ النّعمَةِ یَجِبُ ان یُوَسِّعَ عَلى عِیالِهِ

توانگر را بوَد واجب که بخشدزن و فـرزند را از مال دنیـا
دهـد وسـعت به امر زندگانى بـه شـکر نعـمت حى ّ تـوانا

3 ـ مَن لَم یَشکُرِ المُنعِمَ مِن المَخلوقین لَم یَشکُر اللهَ عزّوجلّ

شـنیده ام که علـى بن موسـى کاظمخدیو طوس، بفـرمـود نکته اى زیبـا
کسى که نیکویى خلق را نداشت سپاسنکـرده است سپـاس خداى بـى همتـا

4 ـ الایمانُ اداءُ الفرائضِ و اجتِنابُ المَحارِم

فرمود رضــ ا امام هشتم:انجام فرائــ ض است ایمان
دورى ز محرّمات و زشتى پرهیز ز ناصواب و عصیان

5 ـ لَم یَخُنکَ الاَمین، وَ لکِن ائتَمَنتَ الخائِنَ

کسى که بیـم ندارد ز کردگار علیموِرا به خدمت خلق خدا مکن تعیین
امین نکرده خیانت، تو از ره غفلتامین شمـرده خیـانت شعار بدآیین

6 ـ الصَّمتُ بابٌ مِن ابوابِ الحِکمة

زبـان تو گـر تحـت فرمان نباشدخموشـى گزیـن، تا نیفتى به ذلـّت
على بن موسـى الرضا راست پندى :سکوت است بابـى ز ابواب حکمت

7 ـ الاَخُ الاَکبرُ بِمنزِلةِ الاَب

برادر چو دانا و شد و آزمودهوِرا با پـدر مـى شمارش برابر
بگفتـا امـام بحق، نور مطلقبه جاى پـدر هست، مهتر برادر

8 ـ صدیقُ کُلِّ امْرِئٍ عَقلُهُ و عَدُوُّه جَهلُهُ

بــ ه نزدیـک نـادان بـوَد تـار گیتى ز دانـش بکـن گـیتـى تـار روشـن
بفرمود فرزنـد موســ ى بـن جعفـر:تو را عقل یار است و جهل است دشمن

9 ـ التَّوَدُّدُ الى النّاسِ نِصْفُ العَقلِ

همیشـه در پـى تیـمـار بینـوایان باشکمک به خلق، ز کردار خـالق احـد است
امام راست در این رهگذر، کلامى نغـز:که در معاشرت خلق، نیمى از خرد است

10 ـ التَوَکُلُ اَن لاتَخافَ اَحداً اِلاّ اللهَ

بزن بـر لطـف حق دست توکلکـه لطف ایـزدى باشد تو را بس
توکـل آن بـوَد کـاندر دو عالمبه غیر حق نـترسى از دگر کس

11 ـ اَفْضَلُ ما توصَلُ به الرَّحِمِ کفُّ الاَذى عَنْها

فرمـود رضـا ولـى ّ مـطـلقگنجینـه علم و فضل و احسـان
بهتر صلـه رحـم به گیتى استخـوددارى از گـزنـد ایشـان

12 ـ اَحسَنُ النّاسِ مَعاشاً مَن حَسُنَ معاشُ غیرِهِ فى معاشِه

بهتـرین رهـرو به راه زندگـى استآن که همچـون شمع روشنگـر بـوَد
مردمـان در پرتـوش راحـت زینـدزندگـى در خـدمتش بـهتـر بــ وَد

13 ـ العَقلُ حِباءٌ مِنَ اللهِ و الادَبُ کُلْفَة

رضـا سبـط پاک رسـول امینکه نتـوان سـر از خدمتش تافتن
بگفتا: خرد بخشش ایـزدى استادب را به کوشش تـوان یافـتن

14 ـ لَیسَ لِبَخیلٍ راحةٌ و لا لِحَسودٍ لَذّةٌ

بخل رنج است و حسادت محنت استاز ولـى ّ آمـوز درس عبـرتـــى
راحتـى در بخــ ل نتـوان یـافـتندر حسـد هـرگـز نیـابـى لذّتــ ى

15 ـ مَا الْتَقَتْ فِئَتانِ قَطُّ اِلاّ نُصِرَ اَعظَمُهُما عَفواً

عفــ و آییـن بزرگـــان باشـــدبـخشش آییـنـه دورانـدیـش اسـت
دو گـروهـى که به جنگنـد و ستیـزنصرت آن راست که عفوش بیش است

16 ـ عَونُک لِلضَّعیفِ اَفضَلُ مِنَ الصَدَقَة

سخنـى دارم از امـام همامکـه مفید است بهر هر طبقه
دستگیرى ز ناتوان و ضعیفبه یقین، بهتر است از صدقه

17 ـ المُؤمِن اِذا اَحسَنَ استَبشَرَ وَ اِذا اَساءَ استَغفَرَ

گر ز بخت بد به کس بد کرده اى هان، مشـو نومیـد از درگاه ربّ
مـؤمن ار نیکى کنـد شادان شودور کند بد، مى کنـد بخشش طلـب

18 ـ المُسلِمُ الّذى سَلِمَ المُسلِمون مِن لِسانه وَ یَده

شـنو پند فرزند موسـى بن جعفرامـام بحـق، مـاه بـرج امـامت
کسـى هسـت مُسلم که باشند مردمز دست و زبانش به امن و سلامت

19 ـ لَیسَ مِنّا مَن لَم یأمَن جارُهُ بَوائِقَه

به همـسایه نیکى کن اى نیکمردکه همـسایه را بر تو حقها بوَد
از آن کس که همسایه ایمن نبُودبـفرمود مـولا: نـه از ما بوَد

20 ـ التواضُعُ ان تُعطى النّاس مِن نَفسِک ما تُحبّ ان یُعطوک مِثلَه

چنان سـر کن اى دوست با نیک و بدکه باشـد ز تـو نیک و بد در امـان
تـواضع چـنان کن به خـلق خـداى که خواهـى کنـد خلق با تو چنـان

21 ـ مِن علاماتِ الفقیهِ الحُکم و العِلم و الصَّمت

بصیـر بـاش به احکـام دین حق که خداى از آن فقیه که دانا به حـکم اوست رضاست
نشـانـه هـاى فقـاهـت به نزد پـیر خردقضـاوت بحـق و دانـش و سکوت بجاست

22 ـ الصَّفح الجمیلُ العفوُ مِن غیرِ عِتاب

عفو چون کرده اى خطاب مکنکار بـى جا و نـاصـواب مکن
وه چه نیکوسـت، عفـو بى منّتعفو کـردى اگـر، عتـاب مکن

23 ـ لایَأبَى الکرامَةَ الاّ الحِمارَ

بشـنـو کـلـام نـغـز فـرزنـد پیمبرگفتـار او روشـنـگـر شبهاى تار است
جز مردم احـمـق نتـابـد رخ ز احسانهر کس کند احسان مردم ردّ، حمار است

24 ـ السّخى ّ یأکُل مِن طَعامِ الناس لِیأکُلوا مِن طَعامِه

سخـى مى خورد نان ز خوان کسانکه مردم به رغبت ز خوانش خورند
بخیــ ل از سـر بخـل نان کسـى نیـارد خـورد تا که نانش خورنـد

25 ـ السّخى ُّ قریبٌ مِن اللهِ، قریبٌ مِن الجنّة، قریبٌ مِن الناسِ

سخـاوتمنـد هرگز نیست تنهـاکه تنـهایى نصیب دیگران است
سخـى باشد قریـب رحمت حقبه نزدیک بهشت و مردمان است

26 ـ صدیقُ الجاهِلِ فى التَّعَب

به نـادان مکـن دوستى ، چون تـو راگـدازد ز کـزدار خـود روز و شب
بگفتـا علــ ى بن موسـى الـرضـارفاقـت به نـادان غـم اسـت و تعب

27 ـ اَفضَلُ العَقلِ معرفَةُ الاِنسانِ بِربّه

ز خـاطر مـبر شـکـر یزدان پـاککه شـکـر نعـَم نعمـت افزون کنـد
بهین دانش اى دوست، آن دانشى استکه ات رهـبرى سوى بـى چـون کند

28 ـ مَن رَضى َ بالیَسیرِ مِنَ الحَلال خفّت مَؤونتهُ

رضـا بـاش بر داده کردگـارکـه خشنـودى از حق بوَد بندگى
اگر شـاد گـردى به اندک حلالسبـک بـگـذرى از پل زندگـى

29 ـ مَن رَضى بالقَلیل مِن الرِزقِ قُبِلَ منه الیسیرُ مِنَ العمَل

کلامـى شنـو از شهنشاه طـوسولـى ّ خـداونـد و سبـط رسـول
چون بر رزق اندک رضایى ، خداى کنـد طـاعـت انـدکـت را قبول

30 ـ الصَّمتُ یَکسبُ المحبّةَ و هو دلیلٌ على کُلِّ خیرٍ

ز حسن خموشى و اوصاف آنچنین گفت شاه خراسان، رضا
خموشـى به بار آورَد دوستـى شـود رهگشـاى همه خوبهـا

31 ـ مَن حاسَبَ نَفسَه رَبِحَ و مَن غَفَلَ عَنها خَسِرَ

تواى که دیده فرو بسته اى ز کرده خویشهمیشـه زشتـى احـوال دیگران بینـى
حساب نفس بداندیش کن که سـود برى شوى چو غافل از اعمال خود زیان بینى

32 ـ مَنِ اعتَبَرَ اَبصَرَ وَ مَن اَبصَرَ فَهِمَ و مَن فَهِمَ علِِمَ

امام راسـت کلامـى که مرد بـاتدبیرهزار نکتـه از آن یک کلام مى خـواند
کسى که عبرت گیرد بسـى شـود بیناکسـى که بینــ ا گردد بفهمـد و داند

33 ـ افضَلُ المالِ ما وُقى َ به العِرضُ

توانـگر را بگـو امروز کـن ایثار سیم و زرکه فردا سیـم و زر در اختیـار دیگـران باشد
بهین مـال آن بوَد کان موجب حفظ شرف گردداگر در راه دیگر صرف شد، حاصل زیان باشد

34 ـ المُؤمِنُ اِذا غَضِبَ لَم یُخرِجهُ غَضَبُهُ مِن حَقّ

سخنـى بشنـو از امـام غریـبتا شـود علم و دانشـت افـزون
مـرد مـؤمن اگر به خشـم شودنـرود از طریـق حـق بیـرون

35 ـ المُؤمِنُ اِذا قَدرَ لَم یَأخُذُ اَکثَرَ مِن حَقّه

نکـته اى بشنـو ز فرزند رسـولآن که مـردم را امـام و پیشواست
گـر که قـدرت دست مؤمن اوفتادبیشتر از حـقّ خود هرگز نخواست

36 ـ النّظَرُ الى ذرّیّةِ محمّدٍ عبادَةٌ

بکـن عادت به کردار بزرگـانکه نتوان کرد آسان ترک عـادت
نظر کـردن به فرزنـد پیمبـربوَد در پیش مرد حق، عبادت

37 ـ اِنّما الحِمیَةُ مِن الشَّى ءِ الاِقلالُ مِنهُ

شنـو از علـى بن موسى الرضـاکلامى که افزادیت عقـل و هـوش
چو پرهیز خواهـى کنى از خوراکبه کـم خوردن خوردنیهـا بکـوش

38 ـ لایَعدمُ العُقوبَةَ مَن اَدرَعَ بالبَغى ِ

گو به آن کس که ظلـم کرد فزونکـه عقـوبـت نـبـوده نشمـارد
گـر بخـواهـد زیَـد به آرامـشکیـفـر روزگـار نــ گــ ذارد

39 ـ لاتَطلُبوا الهُدى فى غَیرِ القُرآنِ فَتَضِلّوا

بـگـفـتـا رضـا، ماه برج ولایتهدایـت مجـوییـد از غیـر قـرآن
بـجـز راه قـرآن مـپـویید راهى کـه گـمراهى آخر بوَد حاصـل آن

40 ـ مِن عَلامةِ ایمانِ المُؤمِنِ، کِتمانُ السِّر و الصَّبرُ فى البأساء و الضرّاء و مُداراة النّاس

از عـلامـات مرد حق باشدرازدارى و صـبر بر سختى
با مـدارا بـه مردمان پویـدراه آزادگـى و خـوشبـختى

نظم اشعار از على باقرزاده (بقا)

رهنمودهاى اخلاقى امام رضا

مقدمه
سراسر زندگانى حضرت ثامن الحجج امام رضا علیه السلام مشحون از رهنمودهایى در اخلاق و تعلیم و تربیت مى باشد که استقصاء وغوررسى همه آنها در حدود توان و بضاعت ناچیز این بنده نیست، و حتى به آسانى معترفم که اطلاعات محدود و اندک این جانب به عشرى از اعشار و به نمى از یَم آنها رسا نمى باشد. اما اجمالاً بى هیچگونه تردیدى معتقدیم که همه امامان معصوم علیهم السلام داراى منصب الهى در جهت ارشاد مردم بوده اند، لذا راهنمایهاى آنان مبتنى بر یک بنیادى الهى و آسمانى مى باشد که سزاست بشر براى نیل به سعادت، این ارشادات را الگوهایى واجب الاتّباع براى تمام شئون حیاتى خویش قرار دهد.

ادامه مطلب ...

میلاد امام رضا (ع)

میلاد امام الرئوف سلطان علی بن موسی الرضا (ع) را بر عموم شیعیان و دوست داران  آن حضرت تبریک و تهنیت عرض می نمائیم.

شهادت

شهادت حضرت امام جعفر صادق(ع) را بر تمامی شیعیان تسلیت عرض می نمائیم.

آشنایی با صدف کوثر

درد جانکاه
دهم رمضان المبارک یاد آور داغ جانسوز و حادثه جانکاهى است که عصاره هستى و خاتم و افضل پیامبران را به سوگ نشاند. در سال دهم بعثت بانوى بزرگ اسلام بعد از 25 سال همراهى و فداکارى در راه پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله با کوله بارى از رنجها، فداکاریها، گذشت و ایثارها، در سن 65 سالگى، چشم از جهان فرو بست و همسرش محمد صلى‏الله‏علیه‏و‏آله را در میان دشمنان در فراق جانسوزى تنها گذاشت. این حادثه دردناک درست بعد از سه روز از وفات ابوطالب، حامى دلسوز و فداکار پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله اتفاق افتاد و آنچنان حضرت ختمى مرتبت را متأثر و محزون ساخت که آن سال (دهم بعثت) را «عام الحزن» و سال غصه و غم نامگذارى نمود و در میان اندوه فراوان و اشکى چون باران، خدیجه را در محلى به نام «حجون» به خاک سپرد.
آنچه در پیش رو دارید نگاهى است گذرا، به فضائل خدیجه کبرى، بانوى فداکار و صبور اسلام.
فضائل خدیجه علیهاالسلام :

ادامه مطلب ...

آمد رمضان

آمد رمضان و عید با ماست
قفل آمد و آن کلید با ماست

بربست دهان و دیده بگشاد
وان نور که دیده دید با ماست

آمد رمضان به خدمت دل
وان کش که دل آفرید با ماست

در روزه اگر پدید شد رنج
گنج دل ناپدید با ماست

کردیم ز روزه جان و دل پاک
هر چند تن پلید با ماست

روزه به زبان حال گوید
کم شو که همه مرید با ماست

چون هست صلاح دین در این جمع
منصور و ابایزید با ماست

مولانا