هیئت الشهداء

Email: heiatolshohada@yahoo.com

هیئت الشهداء

Email: heiatolshohada@yahoo.com

آدرس خلاصه شده وبلاگ

 

از این پس برای ورود به وبلاگ هیئت الشهدا تنها با تایپ آدرس زیر در Address Bar برنامه  مرورگر اینترنت خود به وبلاگ هدایت خواهید شد: 

  http://goo.gl/V5LVu

ملاک انتخاب

اگر ملاحظه کردیم کسی درباره‌ی فلان کاندید می‌گوید انسان خوب، با اخلاق، سالم و خوش‌رفتاری است، کمی درنگ کنیم!

اگر دیدیم درباره‌ی پرهیز او از حرام و این‌که تا حالا خطایی از او دیده نشده، سخن می‌گوید، باز هم کمی درنگ!

اگر شنیدیم که آن کاندیدا ظاهراً از مدیریت بالایی برخوردار است و خردگرایی و تعقل در وجودش متبلور است، باز هم درنگ کنیم!

ولی اگر احساس کردیم که حبّ‌ ریاست دارد، بدانیم آخر رذیله‌ای که از قلب مؤمن پاک می‌شود همان است. حبّ جاه آن‌چنان است که کم‌کم عقل را ضایع، شهوت را مستولی، حرام را بی‌مهار و رفتار را قبیح می‌کند. پس این‌جا درنگ جایز نیست! این کاندید بی‌تردید مردود است.

آن‌چه در اینجا گفته شد، براساس روایتی است که در این مدت در صفحات اینترنت پخش شده است. متن روایت در منبع اصلی (یعنی کتاب احتجاج مرحوم طَبْرِسی) و ترجمه‌ی آن به این شرح است:

«الإحتجاج، احمد بن علی طبرسی، ج‏2، ص320:

وَ بِالإِسنادِ المُقَدَّمِ ذِکرُهُ عَنِ الرِّضا ع أَنَّهُ قالَ قالَ عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ: إِذا رَاَیتُمُ الرَّجُلَ قَد حَسُنَ سَمتُهُ وَ هَدیُهُ وَ تَماوَتَ فِی مَنطِقِهِ وَ تَخاضَعَ فِی حَرَکاتِهِ فَرویداً لا یَغُرَّنَّکُم فَما أَکثَرَ مَن یُعجِزُهُ تَناوُلُ الدُّنیا وَ رُکوبُ الحَرامِ مِنها لِضَعفِ نِیَّتِهِ وَ مَهانَتِهِ وَ جُبنِ قَلبِهِ فَنَصَبَ الدِّینَ فَخّاً لَها فَهو لا یَزالُ یَختِلُ النّاسَ بِظاهِرِهِ فان تَمَکَّنَ مِن حَرامٍ اقتَحَمَهُ وَ إِذا وَجَدتُموهُ یَعِفُّ عَنِ المالِ الحَرامِ فَرویداً لا یَغُرَّنَّکُم فانَّ شَهَواتِ الخَلقِ مُختَلِفَةٌ- فَما أَکثَرَ مَن یَنبو عَنِ المالِ الحَرامِ وَ إِن کَثُرَ وَ یَحمِلُ نَفسَهُ عَلَى شَوهاءَ قَبِیحَةٍ فَیاتِی مِنها مُحَرَّماً فاذا وَجَدتُموهُ یَعِفُّ عَن ذَلِکَ فَرویداً لا یَغُرَّنَّکُم حَتَّى تَنظُروا ما عُقدَةُ عَقلِهِ فَما أَکثَرَ مَن تَرَکَ‏ ذَلِکَ أَجمَعَ ثُمَّ لا یَرجِعُ إِلَى عَقلٍ مَتِینٍ فَیَکونُ ما یُفسِدُ بِجَهلِهِ أَکثَرَ مِمّا یُصلِحُهُ بِعَقلِهِ فاذا وَجَدتُم عَقلَهُ مَتِیناً فَرویداً لا یَغُرَّکُم تَنظُروا أَ مَعَ هَواهُ یَکونُ عَلَى عَقلِهِ أَم یَکونُ مَعَ عَقلِهِ عَلَى هَواهُ وَ کَیفَ مَحَبَّتُهُ لِلرِّئاساتِ الباطِلَةِ وَ زُهدُهُ فِیها فانَّ فِی النّاسِ مَن خَسِرَ الدُّنیا وَ الآخِرَةَ یَترُکُ الدُّنیا لِلدُّنیا وَ یَرَى أَنَّ لَذَّةَ الرِّئاسَةِ الباطِلَةِ أَفضَلُ مِن لَذَّةِ الأَموالِ وَ النِّعَمِ المُباحَةِ المُحَلَّلَةِ فَیَترُکُ ذَلِکَ أَجمَعَ طَلَباً لِلرِّئاسَةِ حَتَّى إِذا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتهُ العِزَّةُ بِالإِثمِ فَحَسبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئسَ المِهادُ فَهو یَخبِطُ خَبطَ عَشواءَ یوقِدُهُ أَوَّلَ باطِلٍ إِلَى أَبعَدِ غایاتِ الخَسارَةِ وَ یُمِدُّهُ رَبُّهُ بَعدَ طَلَبِهِ لِما لا یَقدِرُ عَلَیهِ فِی طُغیانِهِ فَهو یُحِلُّ ما حَرَّمَ اللَّهُ وَ یُحَرِّمُ ما أَحَلَّ اللَّهُ لا یُبالِی ما فاتَ مِن دِینِهِ إِذا سَلِمَت لَهُ الرِّئاسَةُ الَّتِی قَد شَقِیَ مِن أَجلِها فاولَئِکَ الَّذِینَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَیهِم وَ لَعَنَهُم وَ أَعَدَّ لَهُم عَذاباً مُهِیناً وَ لَکِنَّ الرَّجُلَ کُلَّ الرَّجُلِ نِعمَ الرَّجُلُ هو الَّذِی جَعَلَ هَواهُ تَبَعاً لِأَمرِ اللَّهِ وَ قواهُ مَبذولَةً فِی رِضَى اللَّهِ یَرَى الذُّلَّ مَعَ الحَقِّ أَقرَبَ إِلَى عِزِّ الأَبَدِ مِنَ العِزِّ فِی الباطِلِ وَ یَعلَمُ أَنَّ قَلِیلَ ما یَحتَمِلُهُ مِن ضَرّائِها یُؤَدِّیهِ إِلَى دَوامِ النَّعِیمِ فِی دارٍ لا تَبِیدُ وَ لا تنفذ [ن.خ: َنفَدُ] وَ أَنَّ کَثِیرَ ما یَلحَقُهُ مِن سَرّائِها إِنِ اتَّبَعَ هَواهُ یُؤَدِّیهِ إِلَى عَذابٍ لا انقِطاعَ لَهُ وَ لا یَزولُ فَذَلِکُمُ الرَّجُلُ نِعمَ الرَّجُلُ فِیهِ فَتَمَسَّکوا وَ بِسُنَّتِهِ فاقتَدوا وَ إِلَى رَبِّکُم فَتَوَسَّلوا فانَّهُ لا تُرَدُّ لَهُ دَعوَةٌ وَ لا یُخَیَّبُ لَهُ طَلِبَة»

کتاب احتجاج به سند متصل به امام عسکری (علیه السلام) روایت می‌کند از ابی الحسن الرضا (علیه السلام) که علی بن الحسین (علیهما السلام) فرمود:

«چون مردی را دیدید که هیئت و رفتار نیکو دارد، و آرام آرام سخن میگوید و در حرکات خود فروتنی نشان میدهد، مواظب باشید که فریب نخورید. چه بسیار کس که به سبب سستی و ناتوانی و بزدلی، از دست یافتن به دنیا و مرتکب شدن محرمات آن عاجز است، پس دین را همچون دامی برای دست یافتن به دنیا قرار می‌دهد، و پیوسته مردمان را با ظاهر خود میفریبد، و چون به حرامی دست یابد از آن پروایی ندارد.

و چون دیدید آن مرد از حرام نیز چشم می‌پوشد باز خود را نگهدارید و فریب مخورید، زیرا شهوات مردمان متفاوت از هم است؛ چه بسیار کسانی که از مال حرام دوری می‌کنند اگر چه بسیار زیاد باشد اما نفس خود را بر زنان زشت و کریه المنظر حمل می‌کنند و از آنان به حرام می‌افتند.

و چون دیدید که از این نیز چشم پوشی می کند باز صبر پیشه کنید و فریب مخورید تا عقل او را بسنجید. چه بسیار کسان که همه‌ی محرمات و شهوات را ترک کرده‌اند اما به عقل متین رجوع نمی‌کنند و فساد ناشی از جهلشان بیشتر از اصلاح ناشی از عقلشان است.

و باز اگر عقل مرد را متین یافتید درنگ کنید و فریب مخورید تا مشاهده کنید هوای نفس او بر عقلش چیره و مسلّط است یا عقلش بر هوای نفس او غلبه دارد و دریابید چقدر رسیدن به مقامات و ریاست‌های باطل و بیهوده را دوست دارد و چقدر از این مقام‌ها و ریاست‌ها دوری می‌کند. چه این‌که در میان مردم کسانی هستند که زیان‌دیدگان دنیا و آخرتند به این دلیل که دنیا را برای به دست آوردن دنیا ترک کرده‌اند و در نگاهشان لذت رسیدن به مقام و ریاست باطل از همه‌ی لذّت ثروت‌ها و نعمت‌های حلال الهی بیشتر است، اینان به هدف رسیدن به پست و ریاست و مقام همه‌ی نعمت‌های حلال خدا را را ترک می‌کنند. چنان‌که اگر به چنین کسی گفته شود از خدای بترس چنین نمی‌کند و ریاست و عزّت از راه گناه را برمی‌گزیند، به راستی که چنین کسی را فقط دوزخ کفایت می‌کند و به راستی که جهنّم چه جایگاه بدی است.

پس او هچون کوران رفتار می‌کند و با نخستین گام در راه باطل به دورترین مقصدهای خسارت و گمراهی رهنمود می‌شود، تمنّاها و آرزوهایش اراده‌اش را به سوی سرکشی‌ها و طغیان‌هایی می‌کشاند که از ناکامی‌های او زاییده شده است؛ پس حرام خدای تعالی را حلال می‌پندارد و حلال خدا را حرام می‌داند و از آن‌چه از دینش از دست می‌رود هراسی ندارد. و چون به ریاستی که به خاطر رسیدن به آن به چنین شقاوتی رسیده است برسد از زمره‌ی جماعتی می‌شود که خدای تعالی بر آن‌ها غضب کرد و آنان را لعن و نفرین فرمود و عذاب سخت خود برای ایشان آماده کرد.

و امّا مرد! مرد حقیقی! او آن کس است که هوای نفس خود را مطیع امر خدای تعالی قرار دهد و قوایش را در راه رضای خدا صرف نماید و ذلّتی که در آن رضایت حق باشد را از عزّتی که از راه باطل به دست آید به عزّت ابدی و حقیقی نزدیک‌تر بداند و ضررهایی که در این مسیر تحمّل می‌کند را در برابر خسارت‌هایی که به نعمت‌های آخرت که نعمت‌هایی ابدی و بی‌نهایتند ناچیز بداند.

و آگاه باشد که چه بسیار شادی‌ها و مسرّت‌هایی که چون با پیروی از هوای نفس به آن‌ها برسد عذابی در پی خواهند داشت که انقطاع و زوالی برای آن نیست. پس مرد حقیقی چنین کس است و به راستی که چه نیک مردی است. به او تمسّک کنید و به شیوه و منش او اقتداء کنید و به وسیله‌ی او به پروردگار توسّل جوئید. به راستی که دعای او هیچ‌گاه رد نمی‌شود و در تقاضای او ناامیدی نیست.»

دروغگویی

<> <> <> <>

مفهوم دروغگویی

پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله : :

کَفى بِالمَرءِ کَذِبا أَن یُحَدِّثَ بِکُلِّ ما سَمِعَهُ .

براى دروغگویى آدمى، همین بس که هرچه را شنید، بازگو کند.

امالی طوسی: ص 537 / حکمت نامه پیامبر اعظم ص: ج 14، ص 328

ایام آخر ماه صفر

فرا رسیدن رحلت جانسوز پیامبر گرامی اسلام 

 

حضرت محمد مصطفی (ص) 

 

و شهادت یادگار گرانقدر ایشان 

 

حضرت امام حسن مجتبی(ع) 

 

و شهادت سلاله پاک ایشان 

 

حضرت امام علی بن موسی الرضا(ع) 

 

را به محضر بقیه الله الاعظم 

 

حضرت امام زمان(عج) 

 

تسلیت عرض می نمائیم.

معارفی برگرفته از وصیت امام حسن(ع) در آخرین لحظات حی

شیخ طوسى(ره) از ابن‏عباس نقل مى‏کند: در واپسین ساعتهاى عمر امام مجتبى(ع) برادرش امام حسین(ع) وارد خانه آن حضرت شد، در حالى که افراد دیگرى از یاران امام مجتبى(ع) در کنار بسترش بودند. امام حسین پرسید: برادر! حالت چگونه است؟ حضرت جواب داد: در آخرین روز از عمر دنیایى‏ام و اولین روز از جهان آخرت به سر مى‏برم و از جهت این که بین من و شما و دیگر برادرانم جدایى مى‏افتد، ناراحتم.

سپس فرمود: از خدا طلب مغفرت و رحمت مى‏کنم، چون امرى دوست داشتنى، همچون ملاقات رسول خدا(ص) و امیرمؤمنان و فاطمه و جعفر و حمزه(علیهم السلام) را در پیش دارم. آنگاه اسم اعظم و آنچه را از انبیاى گذشته از پدرش امیرالمؤمنین(ع) به ارث داشت تسلیم امام حسین(ع) نمود. در آن لحظه فرمود بنویس: این است آنچه وصیت می کند بدان حسن بن علی به برادرش حسین بن علی: وصیت می کند که گواهی دهد معبودی جز خدای یکتا نیست که شریک ندارد، او پرستش می کند او را بدان جهت که شایسته پرستش است، شریکی در سلطنت ندارد و سرپرستی از خواری برای او نیست، و براستی که هر چیزی را او آفریده و بخوبی و به طور کامل اندازه گیری آن را مقدر فرموده، و شایسته ترین معبود، و سزاوارترین کسی است که او را ستایش کنند، هر که فرمانبرداری او کند راه رشد را یافته، و هر کس که نافرمانیش کند به گمراهی و سرگشتگی افتاده و هر کس به سوی او بازگردد راهنمایی گشته است.

من تو را سفارش می کنم ای حسین به بازماندگانم از خاندان و فرزندان و خانواده خودت که از بدکارشان درگذری، و از نیکوکارشان بپذیری، و برای آنها جانشینی و پدری مهربان باشی، و دیگر آنکه مرا با رسول خدا دفن کنی که من به او و خانه او شایسته تر از دیگران هستم...

و اگر از این کار مانع شدند و جلوگیری کردند، من تو را به حق قرابت و نزدیکی که خدا برای تو قرار داده و قرابتی که با رسول خدا داری سوگندت می دهم که اجازه ندهی در این راه به خاطر من به اندازه خونی که از حجامت گرفته می شود خون ریخته شود تا آنگاه که رسول خدا(ص)را دیدار کنیم و شکایت خود به نزد او بریم، و آنچه از این مردم پس از وی بر سر ما رفته به او گزارش کنیم...) این را فرمود و از دنیا رفت.

شعر

شرار غم ز وجودم زبانه می‏گیرد

ز گریه، مرغ دلم آب و دانه می‏گیرد

نه آرزوی بهشتم بود، نه شوق وطن

دلم به یاد مدینه بهانه می‏گیرد

ز هر نشانه گذر کرده، با هزار نگاه

سراغ از آن حرم بی‏نشانه می‏گیرد

سلام باد به شهری که نام روح فزاش

به هر دلی که شکسته ست، خانه می‏گیرد

سلام باد بر آن داغدیده بانویی

که عرض تسلیت از تازیانه می‏گیرد!

درود باد به شهری، که تربت زهراست

بهار دامنش از اشک غربت زهراست

9 دی

فرا رسیدن سالروز ۹ دی را گرامی می داریم.

شعر

تو نوری و خورشید هم خاکستر توست
پرواز صد جبریل در بال و پر توست

این آیه های مریم در حال تنزیل
یا آبشار رشته های معجر توست

تا ردّ پای سجده هایت را گرفتم
دیدم تو نوریّ و خدا در باور توست

فریادهای زخمی دیروز گودال
امروز روی شانه های حنجر توست

می خواستی زیبا ببینی کربلا را
یعنی حسین بن علی هم بی سر توست

با محمل عریان تو را سنخیّتی نیست
تو زینبی، پرده نشینی بهتر توست

مردم نمی بینند حتی سایه ات را
هجده سر نیزه نشین دور و بر توست

مجموعه ی دردی، گلستانِ کبودی
رنگین کمانی، مدّعایم پیکر توست

فردا که پا در عرصه ی حق می گذاری
معلوم می گردد قیامت محشر توست