ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
سیاوش امیری جانباز و شاعر متعهد انقلاب مثنوی در مدح رزمندگان اسلام سروده و آن را به یاران حضرت روحالله تقدیم کرده است:
در حضور یار، بیرنگ و ریا
سجده در خون کردهاند آلالهها
قصهای دارم نه از دوران دور
قصهای آکنده از شور و شعور
قصهای از کهکشان عاشقان
قصهای از شوکت رزمندگان
آن خداجویان پاک اندیش پاک
آن سلحشوران گُرد سینه چاک
آن دلاور مردم بیادعا
فاتحان راه دشت کربلا
سربدارانی که غوغا کردهاند
محشری از عشق برپا کردهاند
آن سپهداران بی نام و نشان
شیرمردان صف جنگاوران
شاهبازان سفید تیزبین
قهرمانان حماسه آفرین
پاکبازانی که جان دادند و سر
آن صنوبرهای در خون غوطهور
عاشقان حضرت سلطان عشق
کشتگان مسلخ و میدان عشق
کوهها آیینهدار عزمشان
موج دریاها نماد رزمشان
****
بشنوید این قصه را اهل سخن
گشته با خون زنده این مُلک کُهَن
تا سرافرازی نماید در جهان
صد هزاران لاله شد پَرپَر در آن
قصه آلالههای بیقرار
گُلرخان عشق را چشم انتظار
داستانی بس شگفت است ای پسر
میدهم من گوشهای زان را خبر
آن جوانمردان صادق در عمل
فارغ از نام و نشان بیغَشّ و غَل
پشت پا بر راحت دنیا زدند
دل به توفانخانه دریا زدند
جبهه شد منزلگه عرفانشان
عشق آتش زد به عمق جانشان
بر ستیغ قلههای سرفراز
کرده برپا خلوت راز و نیاز
در قیام عشق، قامت بستهاند
با وضو شال شهادت بستهاند
در حضور یار، بی رنگ و ریا
سجده در خون کرده اند آلالهها
خویش را گم کرده در محراب عشق
سرفراز افتاده در گرداب عشق
پاسدار عزت انسان شدند
جان نثار حضرت جانان شدند
میرِ لشکرها خمینی (ره) بود و بس
جانفشانیها حسینی (ع) بود و بس
یاد آن ایام نورانی بخیر
یاد آن دوران عرفانی بخیر